اختصاصي ويرا- مريم داري‌پور-«محمد جواد شوهانی» این روزها دیگر یک نام در بین علاقمندان به موسیقی و آواز نیست،خواننده ای با صدایی توانمند،به کارگیری ظریف از ادبیات بومی ، هماهنگی متناسب شعر، ملودی  در آثار خلاق و فاخرش،او را در بین مخاطبانش به ویژه علاقمندان  به سبک  موسیقی سنتی تبدیل به هنرمندی محبوب کرده است.

در برگیری  طیف های گوناگون از جامعه در دایره شنوندگان آثارش ، متفاوت بودن کارهای هنری او را نشان می دهد.

گویی صدایش چاشنی دلنشین و عجین شده ای برای تاریخچه اصالت و فرهنگ دیارش شده است.

شوهانی که خود دانش آموخته ادبیات فارسی است، با سالها شاگردی در محضر استاد «حمیدرضا نوربخش»به آموختن ردیف های موسیقی و صداسازی در آواز حرفه ای ایرانی پرداخت.

قطعات «چمه ری»و«جووانی» اولین قطعات او برای مخاطبانش بود.شوهانی توانست آلبوم هایی ماندگار از آثار خود منتشر کند،حضورش در کنسرت های  متعدد داخل و خارج از کشور  گویای توان حرفه ای آواز اوست.

 بعد از سالها فعالیت در حوزه موسیقی ، امروز شاگردان زیادی در مکتب استادی او به  آموختن فنون آواز و خوانندگی می پردازند،  صمیمانه‌ و با تواضع همیشگی اش  گپ و گفت  ما را در  «ئاوات» خود پذیرا  شد، مصاحبه ی یک ساعته  ما با «محمد جواد شوهانی»؛ برگ دیگری از این خواننده محبوب ایلامی را به شما نشان می دهد.

 

  خرسندیم فرصتی مهیا شد با شما گفتگویی انجام دهیم، معمولا هنرمندان از کودکی سرشت هنری در وجودشان نقش می‌بندد، به خاطر صدای خوب تان در کودکی  و نوجوانی تشویق به آواز خواندن نشدید؟

 

معمولا  از دوران کودکیم دوست داشتم بخوانم،هنوز کلاس اول نشده بودم،آن موقع هم امکانات ضبط نبود، خواهر بزرگترم  آهنگ ها و آوازهایی که از رادیو و تلویزیون پخش میشد،برایم می نوشت، چند بار می خواندم، از تلویزیون هم که پخش میشد تکرار میکردم تا حفظم می‌شد .

معلم کلاس پنجم ابتداییم «آقای روغنی»(اتفاقا الان هم هر جا ایشان را میبینم خاطرات آن روزها برام یادآور می‌شود)

 اولین مشوقم بود که من را به خواندن ترغیب می کرد،روزهای مناسبتی مدرسه با هر بهانه ای  من را تشویق به خواندن در  صف و جمع دانش آموزان  مدرسه می کرد.

 

بسیاری از خواننده ها  در یک خانواده  اهل موسیقی متولد شده اند،درباره ی شما این ویژگی وجود داشت؟

 

این که به صورت جدی کسی در خانواده موسیقی کار کند خیر ،ولی خانواده ی مادری ام،دایی هایم  صداهای خوب داشتند، مرحوم دایی ام مداحی و مرثیه سرایی میکرد،مادربزرگم  نیز صدای دلنشینی به ویژه در مویه های کوردی مراسم های عزا داشت،طوری بود که خیلی ها  مشتاقانه توجه می کردند و همه دوست داشتند  صدایش را بشنوند.

 

ویژگی خاصی که در آثار شماست،شاید هم شروعی برای این سبک به حساب آمد،استفاده از گویش کوردی ایلامی و  هماهنگی موسیقی با این گویش  است،در این مورد بفرمایید.

 

بله اشاره خوبی داشتید، زمانی که بنده از اواخر دهه ۷۰ به صورت جدی کارم را آغاز کردم،پرداختن به آواز ایرانی اولویتم بود.همزمان برنامه های شبکه ایلام (البته قبل از شروع شبکه استانی) که نگاه می کردم، آثاری پخش میشد که ایلامی ها در آن نقشی نداشتند و یا بسیار کمرنگ بود موسیقی از استان های لرستان یا کرمانشاه بود،یا اگر هم مواردی محدود موسیقی ایلام بود آهنگسازان آن از شهرهایی غیر از ایلام بود. موسیقی ایلامی را کمتر می‌شنیدیم.(البته اساتید گرانقدری چون استاد علیکرمی با همکاری تعدادی از خوانندگان ایلام و کرمانشاه هم آثار بسیار خوبی را منتشر کرده بودند)

سال ۸۳ همین موضوع بهانه ای شد برای شروع فعالیت و همکاری من با هنرمند و دوست فرهیخته ام « مازیار فرخ سرشتی» در این همکاری  مجموعه آثار با استفاده از شعر شاعران ایلامی،ملودی اصیل ایلامی  با تنظیم و سازبندی به روز ،استفاده از سازهای محلی هم سرآغازی خوب برای این راه شد طوری که در اثر «وهار ایلام» آقای فرخ سرشتی  برای اولین بار استفاده از سازهای محلی را در کنار سازهای ایرانی و جهانی به کار گرفت،دوزله استاد فلاحتی در  این اثر مورد استقبال زیادی قرار گرفت و مقام هایی در جشنواره های مختلف برای موسیقی ایلام  به ارمغان آورد.

 

به شعر شاعران ایلامی اشاره داشتید،برای انتخاب شاعران و اشعارشان در اجرا چه ملاک های را در نظر می گیرید؟

سعی کردم از اکثر شاعران خوب استان استفاده کنم، اشعار مرحوم ولی محمد امیدی، اساتید شعر ظاهر سارایی،حبیب الله بخشوده،بهروز سپیدنامه،حمید یعقوبیان،فرهاد شاهمرادیان،ایرج خالصی، نور مراد رضایی،محمد رضا رشیدی،روح الله باقلانی مهدی آرمانی خسرو خسروی پور محمد علی قاسمی و... استفاده کردم و همچنین

از شعرهای  شاعران  پر آوازه  کرمانشاه بهزاد و سعید عبادتیان .

شعرهایی که انتخاب میکنم به گفته خیلی از اساتید شعر و ادبیات  گزینشی از بهترین های این شاعران بوده،شاید اینجا تاثیر رشته تحصیلی و علاقه ای که به ادبیات  و شعر از کودکیم داشتم عیان شده،مثلا همین شعر آقای سارایی «دنیا تم و دنیا توز» سعی کردم یکی از  بهترین شعرهای ایشان را به کار ببرم،در مورد آثار آقای بخشوده هم همین طور تلاشم این بود گزینه ای از بهترین ها را به کار ببرم.

 

از اشعار آقای بخشوده نام آوردید،می رویم سراغ «نیلمه جی»  شعر ایشان و از آثار ماندگار و خوب شما،در مورد این اثر توضیح بفرمایید.

بله.نیلمه‌جی مجموعه ده کار بود که آقای جباریان آهنگسازی و تنظیم آن ها را بر عهده داشت،کارهایی بود نزدیک به آن چه انتظار داشتم،

 چون  آهنگساز درک درستی از خواننده داشت ،توانایی صدا را در این اثر خوب نشان داد،طوری که همچنان خیلی از مخاطبان معتقدند که از همه آثارم بهتر است.

قطعا همین طور هم شد نیلمه جی ماندگار شده،جایی شنیدیم برای ضبط این اثر و هزینه هایش مجبور شدید خودرو شخصی(پراید) خودتون رو بفروشید؟

بله،آلبوم و تهیه آن مقداری هزینه بر بود،می دانید که استان ما هم جز معدود استان هایی است که برای کارهای فرهنگی پشتیبان مالی ندارد،در اثنای کار بودیم، خودرویی که از چند وقت پیش ثبت نام کرده بودم ،برایم رسید.به خاطر عشق و علاقه ای که به این اثر داشتم نخواستم مانعی در کار به وجود بیاد،خودرو رو همان روز فروختم.

البته پشیمان هم نیستم ،خوشحالم.

نیلمه جی اثری از ایلام ،را شرکت سروش که از معتبرترین شرکت های صوتی تصویری است و انتشار موسیقی های فاخر ،سریال های تلویزیونی  و تاریخی را بر عهده می گیرد ،منتشر کرد.

 

خیلی از خوانندگان از اشعار آقای عبدالجبار کاکایی برای آثارشان بهره می برند ،تا به حال از اشعار ایشان استفاده کردید؟

آقای کاکایی از افتخارات استان ما و جز شاعران مطرح و درجه یک کشور است، بله در حوزه موسیقی پاپ خیلی از ترانه سرایی قطعات را انجام دادند ،با توجه به افتخار دوستی چند ساله ای که  با ایشان دارم،دیداری  به همراه جمعی از شاعران استان  برایمان میسر شد که در این دیدار قرار بر این شد اشعار کردی جدیدی برای استفاده در آثار به دستمان برسد و حتما تا پایان سال ۹۹ با هم همکاری هایی خواهیم داشت.

 

حضور خوبی در جشنواره های خارجی و اجرای کنسرت هایی در خارج از کشور  داشتید،در این مورد توضیح بفرمایید.

اولین اجرای ما از زمستان سال ۱۳۹۰ شروع شد،به طور اتفاقی یکی از دوستان در مجموعه وزارت ارشاد چند قطعه از آثار من را برای سفیر قطر ارسال کرده بودنذ،در آن سالها آقای دکتر نوروزی سفارت آنجا را مسوولیت داشتند که  با علاقمندی ایشان  به آثار و دعوت سفارت قطر روبرو شدیم، از همین نقطه شروع همکاری ما با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رقم خورد.در سفر به دوحه قطر که ۱۰ روز در مناطق مختلف آنجا از جمله اجرا در مجموعه معروف شهر قطر به نام « مجتمع کتارا»  داشتیم،توانستیم اجراهایی متفاوت انجام دهیم.

دو سال بعد در سال ۱۳۹۲ برای جشنواره ی « جاده ابریشم» که مختص به کشورهایی بود که در مسیر راه ابریشم بودند و ایران هم جز این کشورها بود.گروه مل نماینده ایران در این جشنواره شد،که برای خود من افتخاری بزرگ بود که گروهی از استان ایلام در این جشنواره معتبر جهانی در شهر «شین،پایتخت فرهنگی چین» حضور پیدا کند.

در اسکان بیست روزه ما درچین که بیشتر مدت را در شهر شین سپری کردیم .در واقع خاستگاه جاده ابریشم یعنی جایی که کاروان های مختلف جمع می شوند و از آن جا سفر خود را شروع می کنند نقطه ای بود که برایدر  اجرای ما در نظر گرفته شده بود.

در سفر به چین اجراهایی برای دانشجویان غیر ایرانی  رشته ادبیات فارسی و دانشگاه موسیقی شهر پکن هم داشتیم که با استقبال خوبی در بین آنها روبرو شدیم.

سفر به هندوستان ما برای حضور در «جشنواره جهان خسرو» که جشنواره موسیقی عرفانی بود به عنوان نماینده ایران نیز انجام شد،در این جشنواره نمایندگانی از کشورهای آمریکا،کانادا،پاکستان ،هندوستان هم حضور داشتند که در « مقبره همایون »  به اجرای آثار پرداختیم.

در سفر به بلغارستان هم اجرایی متفاوت در «کاخ فرهنگ و هنر» شهر صوفیه داشتیم.

اوکراین و بلاروس هم جز کشورهایی بود که برای اجرای کنسرت هایمان سفر کردیم.

 

واکنش مخاطبان خارجی نسبت به شما و سبک موسیقی که اجرا کردید،چگونه بود؟خاطراتی از این سفرها دارید؟

در هر اجرایی ما یک بخش فارسی و یک بخش  کوردی داشتیم،مثلا در چین این حد استقبال دانشجویان از  علاقمندی به فرهنگ ایرانی باور کردنی نبود،تعدادی از دانشجویان تا حدی با زبان فارسی آشنا بودند.  «مرغ سحر» را  که اجرا کردم همه هماهنگ با من می خواندند.

نکته جالب  جذابیت قطعات کوردی برای مخاطبان در این سفرها بود،چون معمولا موسیقی نواحی و قوم های ایران را کمتر می شنوند.بعنوان مثال  در سفر به چین،تکنوازی  آقای کیهان نژاد که همراه گروه بود  بشدت مورد توجه حضار قرار گرفت  ساز تاریخی سُرنا با ظاهری کوچک و صدایی طنین انداز برایشان جالب توجه بود ، این ذوق  و اهمیت برای گروه به یاد ماندنی شد.

 

بعد از این مدت زمان علاقه و قلق مخاطبان دستتان آمده است؟

ببینید موسیقی ما موسیقی با کلام است  ،در نتیجه شعر در ماندگاری یک قطعه موسیقی در بین مردم نقش مهمی را ایفا می کند.

در موسیقی اقوام مختلف ایران  کورد،لر،بلوچ،ترک و... مردم  با آثاری ارتباط برقرار می کنند که  اشعار آنها  برایشان  قابل فهم باشد،پیچیدگی نداشته باشد.

برای همین بعضی کلید واژه ها را در اشعار سعی کردیم استفاده کنیم.دقیقا مثل همین «نیلمه جی» خود واژه به مخاطب نزدیک هست ،انس  به آن مخاطب را جذب می کند.

مفاهیم عاشقانه،وصف طبیعت و مسایل اجتماعی هم مخاطب دوست دارد.

 

از مسایل اجتماعی صحبت شد،موضوعی که هم مخاطب خاص دارد هم می تواند مقبولیت عمومی  داشته باشد،با این سطح از علاقمندانی که دارید،نمی خواهید رنگ و بوی اجتماعی بیشتری به آثارتان دهید؟

 

ببینید هر هنرمندی یک گروه طرفدار و گروهی منتقد دارد . این مسأله ای  منطقی ست،اما موضوع اصلی  واقعیتی ست که باید بپذیریم : سطح سلیقه مخاطب تا حدی تنزل پیدا کرده ، موسیقی هایی مخاطب میلیونی پیدا می کنند که درصد زیادی از آن ها ارزش هنری لازم به لحاظ ملودی⁦،شعر،تنظیم ندارد....؛البته این یک  آسیب همه گیر در موسیقی سراسر  ایران شده است .این را که گفتم  یاد یک جمله از زنده یاد استاد مشکاتیان  افتادم ،می فرمودند:« آنجایی که دیدید هنری مخاطب میلیونی پیدا کرد باید به ماهیت آن شک کرد،احساس می شود یک جای کار می لنگد.

تولید یک اثر هنری مستلزم فراهم شدن  بستر است،تعداد آهنگسازهای  ما بسیار کم هست.البته افرادی هستند پراکنده  و با استفاده از نرم افزارهای آهنگسازی کارهایی انجام می دهند ،

موضوع دیگر  این است با وجود شاعران قوی ،اما به دلیل  ارتباط نداشتن با آهنگساز و عدم وجود آهنگسازان کاربلد در استان، اشعار قابل استفاده برای موسیقی کمتر به چشم میخورد  ،خب شعری که برای کارموسیقی استفاده شود بایستی فاکتورهای لازم را داشته باشد.

 موردی دیگر هم می توان از این محدودیت ها گفت این هست ،ما هنوز بعد از گذشت سال ها استودیو موسیقی در ایلام نداریم، برای هر اثری که تولید کرد ،باید به شهرهای دیگر که مجهز به استودیو هستند، مراجعه کرد.

 این را هم باید در نظر بگیریم  بعد از ۲۵ سال فعالیت که داشتم بعنوان مثال  نوازنده عود در استان وجود نداشته ،و هنوز هم نداریم،مسلما این موانع  و کمبودها در تولید نشدن چنین کارهایی موثر هست.

 

از مسوولیت و فعالیت هایتان در انجمن موسیقی استان بفرمایید .

 

ریاست انجمن موسیقی استان را در دو دوره یک دوره  سالهای ۸۴_۸۶ و دوره بعدی سالهای ۹۲_۹۴ به عهده  داشتم.باوجود محدودیتهایی که همواره در استان وجود داشته اما با کمک سایر هنرمندان و همکارانمان در انجمن موسیقی و اداره ارشاد استان فعالیتهای زیادی صورت گرفت از برگزاری جشنواره موسیقی استان گرفته تا اعزام گروههای موسیقی به جشنواره موسیقی فجر ،شبهای موسیقی ایران ، هفته فرهنگی ایلام در فرهنگسرای خاوران و...

دوره دوم نیز اقدامات خوبی انجام دادیم سال ۱۳۹۲ برگزاری کنسرت های موسیقی از طریق فروش بلیط رواج پیدا کرد،خب اگر خاطرتان باشد  قبل تر ها این استقبال کمتر بود که مردم بیایند و شخصی هزینه  شنیدن موسیقی رو بپردازند،اجرای کنسرت ها  با حمایت  و دعوت هنرمندان از سوی اداره ارشاد در اماکن عمومی  صورت می گرفت،مردم هم به صورت رایگان استفاده می‌کردند.

اما در این دوره با دعوت از بزرگان موسیقی کشور چون استاد

 کیوان ساکت ،مسعود شعاری سعی کردیم  فضایی متفاوت ایجاد شود ،حجم استقبال مردم هم باور کردنی نبود.

 کنسرتی که در سالن فنی و حرفه ای استان اجرا شد جمعیت و شور مردم علاقمند حتی تا نزدیک سکوی سن  آمد،برای استاد ساکت هم  این موضوع دیدنی بود .

 

وضعیت حال امروز موسیقی ایلام را چطور ارزیابی می کنید؟

 

  به جز خود شهر ایلام  تلاش هایی دارد انجام می شود،در شهرستان های دره شهر ،آبدانان،دهلران و ایوان هنرمندانی با صداهای خوب  و توانمندی هستند  که با همکاری با آهنگساز هایی از مرکز،  برای انتشار  آلبوم هایشان اقداماتی انجام می دهند. در زمینه آهنگسازی هم همینطور،  حتی نوازنده های بسیار توانمندی در سطح استان مشغول به فعالیت هستند

این موضوع را امیدوارانه میبینم.

 

نقطه خوبی ست که رسیدیم، جستجو ، استعداد یابی و هدایت نیروهای موفق در شهرستان های استان ، برای  شاگردانی که در حال حاضر تربیت  می کنید ، یا کسانی که می خواهند  وارد این حرفه شوند ، پیشنهادتان چیست؟

 

از  شاگردان و هنرجویانی که در حال آموزش هستند در مجموع راضی هستم،اما  مسأله ای که بین نسل جدید به عنوان آسیب وجود دارد این است که مثلا بعد از سه یا چهار ماه کلاس گذراندن به سرعت انتظار دارند اثری وارد بازار کنند، عجله در کار باعث می شود اثرشان پختگی لازم را نداشته باشد.

همه چیز برای نسل جدید مقداری فست فودی شده ،همه در تکاپو هستند کارشان  را  به سرعت پیش ببرند.

 خاطرم هست بعد از ۱۳ سال فعالیت، مقدمات انتشار  اولین اثرم  را آماده کردم ، فاصله این سالها فرصتی برای تمرین و آزمون بیشتر مهیا شد،معتقدم اثر  باید  به یک وزن مناسب برسد .اولین فاکتور برای یادگیری  آواز اینست که هنرجو

 باید گوش قوی داشته باشد. فرقی ندارد پاپ بخوانی یا سنتی یا ....در هر صورت باید وقت گذاشت و کار کرد.

بعضی اوقات پیش می آید کسانی هستند بدون گذراندن کلاس صدایی خوب دارند ،باز هم در آن صورت باید دستگاه ها را بشناسند،فوت و فن را بدانند،می خواهم این را عرض کنم همه‌ی

 این ها لازمه تمرین و صبوری و مهلت آزمون دادن هنرجو است که بتواند در موقع مناسب خود به خوبی بدرخشد.

 

فکر می کنید در مناطق غرب و به ویژه کورد نشین این ظرفیت خوانندگی وجود دارد که همه استعداد لازم برای خواننده شدن داشته باشند‍؟

 

در مناطق غرب به دلیل طبیعت سرشار و بکر ،و‌کوهستانی بودن منطقه،صداهای خوبی بین ما بوده است ،علاقمندان به هنر موسیقی فراوان داریم،تعداد زیادی از موزیسین های سرآمد کشور کورد زبان هستند .بدون شک استعداد های ویژه ای در زمینه خوانندگی داریم.می توانند هر کدام بخوانند،اما برای رسیدن به جایگاه خواننده

حرفه ای قطعا تلاش ، تمرین و ممارست لازم است.

 

محمد جواد شوهانی را با روحیات آرام او می شناسند،فکر می کنید زیست شخصی یا فکری یک هنرمند در خلق و انتقال هنرش تا چه حد موثر  است؟

 

شما لطف دارید،حقیقت این است من انواع موسیقی ها از موسیقی های به اصطلاح «بزمی؛موسیقی هایی که آن چنان ارکستری  ندارند مثلا با یک ساز اجرا شده اند » یعنی فکرش را بکنید از «هوره»  گرفته تا ارکستر بزرگی که  از اتریش  ضبط شده یا حتی آرشیوی از بومی های استرالیا و آفریقا و‌‌... جمع آوری کردم گوش می دهم و لذت می برم .ولی شخصی علاقمند به کار ریتمیک و شاد نیستم،توانایی خواندن را دارم ولی علاقه ای ندارم یا سمتش نرفتم(خنده).

 

پس موافق هستید که خیلی از مخاطبان شما معتقدند همیشه یک حزن یا غم خاصی  در صدای تان وجود دارد؟

 

دقیقا،شاید از هر ده نفر ،هشت نفر این مساله را می گویند که حتی کار با مضمون شاد هم که می خوانی یک حزن در آن هست.

 

شاید هم ویژگی هنرمندانی که موسیقی سنتی کار می کنند همین هست نمی توانند اساسا کار ریتمیک و شاد اجرا کنند؟

 

تا حدی ممکن هست این موضوع هم تاثیر داشته باشد چون جنبه غم انگیز این موسیقی پررنگ تر است‌.

 

از دستگاه های موسیقی سنتی به چه دستگاهی علاقه مند هستید و بیشتر کار کردید؟

 

نمی توان به طور مشخص بین آنها دست روی یک مورد گذاشت،ممکن است لحظاتی درطول روز ماهور،دقایقی سه گاه گوش کنم،همایون ،دشتی،همه را علاقمند هستم ولی چون آغاز علاقمندی م به موسیقی با شنیدن یک نوار کاست به نام «مویه» در دستگاه سه گاه بود ،همیشه سه گاه و گوشه مخالفش برایم لذت بخش است.البته ابوعطا را هم بسیار دوست دارم .

 

« مناجات خوانی» های شما را چند سالی ست می شنویم،به نوع خود سبکی بدیع و فاخر هستند،از  حال  و هوای مناجات ها  بفرمایید.

 

پیشنهادهایی به من برای خواندن مناجات نامه شد،واقعیت این بود مناجات های فارسی به زبان ملی از سوی خیلی از بزرگان و در نهایت زیبایی خوانده شده، لذا تصمیم گرفتم

 مناجات هایی به زبان  کوردی که کار تازه ای  بود بخوانم ،اوایل فکر نمی‌کردم تا این حد با استقبال  روبرو شوند،بدون شک  اشعار مناجات نامه هایی که انتخاب کردم بی تاثیر نبود،مناجات نامه هایی سرشار از مفاهیم عمیق و در عین حال تازه و بدیع،از شعرهای ناب « فرهاد شاهمرادیان» که به نوع خود شاهکاری از مناجات های خالصانه  بود،تعدادی از اشعار «نورمراد رضایی » هم در این آثارم به کار بردم که در نهایت تجربه ی خوب و اثربخشی شد .

 

معمولا از خصوصیات هنرمندان این است درباره هر اتفاقی که در جامعه میفتد، واکنش نشان می دهند،از معدود هنرمندانی هستید که ندیدیم واکنش مستقیم نسبت به مسایل مختلف داشته باشید؟دلیلش چیست؟

 

بله ،درست است،از شاید حدود ۱۵ سال اخیر که به یک مرحله نسبتا پختگی در سن و کارم رسیدم همواره سعی ام بر این شد مواردی که تخصص لازم را ندارم،به هیچ وجه نظری ارایه ندهم،یعنی شما نشنیده اید حتی در مورد بعنوان مثال  فلان  نوازنده که هم صنف خودم هست نظری دهم،واکنش نشان دادن در هر موضوعی نیازمند تخصص ،پژوهش و اطلاعات کافی در مورد آن موضوع است .  مثلا در پست های اینستاگرام که روحیات و نظرات یک هنرمند دران تشریح می شود ،سعی میکنم آن جاهم همه ی حرف هایم با زبان موسیقی  به بقیه انتقال دهم.

 

برآورد خودتان از رابطه امروزی فضای مجازی با موسیقی چگونه است؟

سوال خوبی هست،این فضا کاملا می تواند دوسویه باشد هم مخرب هم زوایای مثبتی دارد،اوایل صحبت های امروز عرایضی داشتم ؛شما اثری در فضای مجازی می‌بینید مخاطب میلیونی به دست می آورد، بدون در نظر گرفتن فاکتورهای یک اثر خوب از آهنگسازی، تنظیم ،شعر ،صدای خواننده و...،همین اثر  با کلی تشویق و تمجید روبرو می شود،مخاطب عام ما هم اطلاعات تخصصی و یا سواد موسیقی  ندارد ،البته خب همیشه من این را می گویم اگر رسانه های ما درصد کمی از وقتی که برای ورزشی مثل فوتبال میگذارند برای موسیقی و هنر میگذاشت،مردم خیلی آشناتر می شدند ،چون موسیقی هنری مثل خوشنویسی یا بعضی هنرهای دیگر که فن و حوزه مشخص خودشان را دارند،نیست . از کودک و نوجوان تا سالمند،همه با موسیقی ارتباط دارند، گوش می دهند و نظر می دهند،بنابراین این زاویه از فضای مجازی که اثری بدون شاخصه های لازم مورد نظر و تمجید مخاطب قرار گیرد،به نوعی مخرب است.

اما در مقابل شرایطی پیش می آید فردی از دورافتاده ترین نقطه کشور در دل کوهی آوازی  می خواند،بر حسب اتفاق صدایش هم قوی ست با انتشار کم هزینه  و ضبط  کلیپ در فضای مجازی در سطح کشور پشتیبان مالی برایش جذب می شود مقدمات رشدش فراهم می شود و.... این بعد نقطه قوتی است که فضای مجازی می تواند داشته باشد.

 

می دانید که همه ی ایران به ویژه اهالی و مشتاقان موسیقی چند روزی است که در غم عروج اسطوره آواز ایران ،محمد رضا شجریان به سر می‌برند ،خاستگاه اصلی موسیقی که شما کار می کنید سبک سنتی است،مسلما استاد شجریان برای شما هم نقطه عطفی در کارتان هست؟

 

ضایعه ی از دست دادن استاد شجریان هر چند سخت بود  ولی  این را می دانیم که همواره با صدایش در دل مردم زنده هست ،صدای شجریان با تاریخ و فرهنگ مردم ایران خو گرفته و نمی شود از آن جدا شد.اکثریت کسانی که در این دهه های اخیر به آواز روی آوردند و حرفی برای گفتن دارند خودشان را مدیون استاد شجریان می دانند. در طول تاریخ موسیقی ایرانی کمتر کسی به مانند ایشان داشتیم ،و من همیشه این را می گویم که  شجریان بهترین بود و بهترین هم در خاطرات مردم ماند.

 

از دیگر اساتید آواز ایران هم می توانید نام ببرید؟

 

صدای استاد ایرج را بسیار دوست دارم،توانایی صدا ،وسعت و جنس و تنوع تحریرهایش بی نظیر است.همچنین صدای مرحوم بنان،استاد گلپا  را بسیار دوست دارم ،به استاد جلیل شهناز و پرویز یاحقی ارادت ویژه دارم ،بیشتر مواقع که دوست دارم موسیقی گوش کنم پرویز یاحقی را ترجیح می دهم خودش به تنهایی یک ارکستر کامل است. به صدای علیرضا افتخاری هم علاقمند هستم.

 

از آواز و موسیقی حوزه کوردی که سالهاست انس دارید حتما صدای اساتیدی  هست که می پسندید،از این مفاخر برایمان نام ببرید.

 

استاد شهرام ناظری را از همان زمان کودکی  تا کنون با علاقه گوش کردم و لذت می‌برم،مرحوم حسن زیرک  با صدای زیبا و بی نهایت قوی اش را یک نابغه می دانم .

اساتیدی چون ناصر رزازی،مظهر خالقی،محمد ماملی،استاد علی اصغر کردستانی به نظرم جز بهترین های تاریخ موسیقی کوردی هستند.

جا دارد از خانواده ی کامکارها هم یادی کنم، در این سالها تلاش های زیادی برای فرهنگ و موسیقی کوردی داشتند.و همه این عزیزان از هنرمندان برجسته کشور محسوب می شوند

 

رابطه تان با موسیقی پاپ چطور است؟

اتفاقا معمولا گوش میکنم ،علاقمند هستم.

 

 یعنی دوست دارید موقعیتی پیش بیاید ،پاپ هم بخوانید؟

بله حتما.تمایل دارم فرصتی فراهم شود بخوانم،یعنی طوری نیست متعصبانه رفتار کنم چون سنتی کار کردم هیچ وقت پاپ نخوانم.

 

غیر از موسیقی از دیگر علاقمندی هایتان  بگویید.

شاید باورتان نشود اما شاید هم سطح موسیقی به «نجوم»علاقمند هستم،تمام کانال هایی که اطلاعات نجوم و ستاره شناسی دارد عضو می شوم،اطلاعاتش را می خوانم،علم شگفت انگیزی است.کوهنوردی هم خیلی علاقمند هستم.

استاد شوهانی متوجه شدیم شما به یک بیماری نادر به نام «پارکینسون» مبتلا شدید، غلبه بر این بیماری با شناختی که از شما داریم و ادامه دادن مسیرتان  نگرانی ما را کمتر کرده است،از این شرایط ابتلا به بیماری بفرمایید چطور متوجه شدید؟

بله زمانی که در چین برای اجرای کنسرت رفته بودیم ،به طور ناگهانی متوجه سنگینی دستم شدم،بعد از برگشت به ایران و پیگیری  های پزشکی خیلی از پزشکان تشخیص ندادند ،البته خب طبیعی بود تشخیص ندادن ان،چون بیماری نادری هست و  برای سن  ۳۳ یا ۳۴ سالگی کمتر، اتفاق می افتد،دلیل آن هم مشخص نیست.

سال ۹۳ بیماری ام را تشخیص دادند،آزمایش خاصی هم ندارد، پزشک به صورت بالینی بیمار را می بیند،الان هم تحت درمان هستم.

 

آیا بیماری تاثیری در کارتان به صورت حرفه ای نداشته است یا مانعی شود؟

به لطف خدا مشکل خاصی برایم به وجود نیاورده،(باهاش رفیق شدم ،باهاش دارم صحبت میکنم؛با خنده) زندگی و کارم  را مختل نکرده است ،حتی

موسیقی خیلی کمک می کند. طوری که به فکر راه اندازی یک کمپین  با همکاری دوستانم هستم که  کسانی  به این بیماری مبتلا شده اند با ورزش کردن و گوش دادن به موسیقی بر این بیماری غلبه کنند چون برای مبارزه با آن دوری از استرس و روحیه ای قوی حرف اول را می زند.

 

برای حمایت از آثاری که در آینده در نظر دارید ارایه بدهید از مسوولین چه انتظاری دارید؟

 

در حال حاضر که بیشترین زمان خود را برای تهیه یک آلبوم در نظر گرفته ام،قطعات این آلبوم را بسیار دوست دارم چون در انتخاب اشعارشان وسواس زیادی به خرج دادم ،هزینه‌های تولید و ساخت یک اثر موسیقی مثل سایر هزینه های زندگی امروزه به میزان بالایی بیشتر شده ،مقداری از کار مالی اش از توان مان خارج  شده،امیدوارم برای ادامه مراحل انتشارش حمایتی صورت گیرد ،اطمینان دارم این آلبوم  ج

مورد استقبال قرار میگیرد.

 

شهردار ایلام معمولا از فعالیت های فرهنگی حمایت می کند،انتظاری از ایشان دارید؟

 

البته خب من به عنوان یک شهروند نه در جایگاه هنری از کارهای متفاوتی که در سطح شهر می بینم ایجاد شده و فضا متنوع تر شده از ایشان تشکر میکنم،در هر صورت از جانب ایشان چه حمایت بشود چه نه ، بنده قدردان زحماتشان هستم

 

استاد شوهانی گرامی از وقتی که در اختیار ما گذاشتید و حوصله ای که به خرج دادید سپاسگزارم،اگر موضوعی که مدنظر خودتان هست یا فراموش شده است باز مشتاق هستیم بشنویم؟

 

بنده هم تشکر میکنم ،از معدود گفتگو هایی  شد که مفصل و با فراغ بال به بحث پرداختیم.مورد خاصی نیست،

تنها برای مردم سرزمینم آرزوی سلامتی و شادمانی دارم،

امیدوارم هر چه زودتر این اوضاع کرونایی جامعه پایان یابد و با از بین رفتن این ویروس دغدغه مردم ما  رفع و زندگی روال عادی خود را از سر گیرد.