سایت ویرا- فضای مجازی را به یک شمشیر دولبه تشبیه کردهاند که علاوه بر فرصت و کاربرد ارزشمند آن ممکن است دست برخی از افرادی که هیچ تجربهی رسانهای در ایلام ندارند و زمانی که گذشتهی آنها را مرور میکنیم به اشتباهی بودن یا حضور از سر بیکاری و ناچاری آنها پی میبریم، ببرد.
🔹فضای مجازی به دلیل آنکه متولی آن مشخص نیست در تولید لمپنهای فاقد فکر و اندیشه نقش پررنگی داشته است و از آنجا که معمولا یک نفر صاحب آن کانال تلگرامی است و خود را از پاسخگویی برحذر می داند و از قضا نه شورای سردبیری می داند چیست و نه هیات تحریریه را میشناشند فکر میکند شخصیت آن را پیدا کرده است که تبدیل یه یک فعال رسانهای شود.
🔹لمپنها در هر موقعیت و فعالیتی حضور دارند و همان شعبان بیمخهای قبلتر اکنون در عصر ارتباطات تبدیل شدهاند به فعال مجازی و برای استان خط و نشان میکشند و سر گذر خبرنگار عربده میکشند و هماورد میطلبند و خود را علامهی دهر مینامند که اصحاب اصلی رسانه را در یک دوراهی تردید نوشتن یا ننوشتن قرار دادهاند.
🔹رسانهها اگر در این شرایط همراه مطالب آبکی و بدون سر و ته و از سر عقدهگشایی این افراد که استان را تبدیل کردهاند به محملی برای لایک گرفتن افراد دور از مسئولیت و در طمع برای پس گرفتن قدرت شوند ، جای نقاد و نقدشونده باید عوض شود و اگر هم وارد نشوند لمپنها که هیچ گفتمانی در انها کارگر نیست و هر روز گستاختر و بیپروا تر میشوند بر مسیر پر از اشتباه، نسنجیده و نپختهی خود ادامه میدهند.
🔹در این بین برخی از مدیران و مسئولین استان هستند که چون ریگی بر کفش آنهاست در پاراگراف نخست این لمپنها سر خم میکنند و در پاراگراف دوم تب میکنند و در پاراگراف اخر میمیرند که این عرصهی خطیر مدیریتی و رسانهای را دچار چالش جدی و آشوب کرده است.
🔹این افراد که نه ارزش خبری را میدانند و نه عناصر خبری را میفهند و نه یادداشت و گزارش را از هم تشخیص میدهند با مطالب بیمحتوا و کلیشهای و بعضا سرقتی و فاقد فعل و فاعل و سراسر بیهدف بدون اینکه نقطه سر خط بگذارند تیراندازی کور میکنند یا رسانههای منتقد را تخریب میکنند.
🔹این لمپنهای مجازی که هیچگاه نمیتوان اسم رسانه بر آنها نهاد برخی از مدیران و مسئولین همراه را از گزند تمام انتقادات مصون نگاه می دارند و برای برخی دیگر شمشیر از رو میبندند و مسائل شخصی را وارد فعالیت خود مینمایند که دون شان استانی با این ظرفیت رسانهای در کشور است.
🔹وظیفهی یک رسانه در مرحلهی اول اطلاعرسانی و شفافسازی است اما برخی از کانالهای تلگرامی صرفا تخریب را در سر برگ نوشتار خود قید کردهاند. مثل بیمار که باید هر شب قبل خواب و بعد از صبحانه دارو مصرف نماید یا تخریب میکنند یا تمجید! این افراد خط سیر مشخص را دنبال میکنند و در جایی دیگر بازیچهی ورشکستگان سیاسی و فاقد سمتها میشوند و برای یک دستگاه دولتی دریغ از یک خبر مثبت و برای دستگاه دیگر میشوند تریبون اخبار روابط عمومی که این رویکردها و عملکردهای مجازیون مطرود و فاقد وجاهت است.
این سوال و درخواست را باید از هر رسانهای پرسید و مطالبه کرد. شما قادر هستید نقاط ضعف و قوت تمام دستگاههای اجرایی استان را عنوان کنید یا خیر؟ اگر توانست و همهی مدیران که عملکرد یکسانی دارند را با یک چشم نگریست ان وقت میتوان وارد کانال او شد و به محتوای منتشر شده احترام گذاشت در غیر اینصورت بایستی مفهوم لمپنیسم را در این نوشتار به کنکاش نشست و در رسانهای بودن فرد شک کرد.
🔹هر چند در بین فعالین مجازی هستند افرادی که بسیار پیشروتر از رسانههای کاهل و بدون تحرک استان هستند اما در قاموس یک لمپن اساسا هیچ قانون و اخلاقی مفهوم ندارد و بیسوادان رسانهای لقب میگیرند.
🔹بیسوادی رسانه امروز به این مفهوم که صاحب یک کانال مدرک مرتبط دارند یا نه اتلاق نمیشود بلکه از هر دری نوشتن را بیسوادی مینامند.
معقدیم همانگونه که مرز مداحانی که اقا امام حسین(ع)را العیاذ بالله همطراز خداوند میشمارند و به بدنامی شیعه کمر بستهاند با دیگر مداحانی که با محتوای فاخر عزاداران حسینی را به شناخت مفاهیم نهضت قیام عاشورا دعوت میکنند یک مرثیه یا روضهی بدون اغراق و تاثیرگذار است، مرز نقد و تخریب نیز در رسانه گذاشتن یک کاما در یک جمله است.
🔹افراط و تفریط در دوسال گذشته گریبانگیر نوشتار رسانههای استان شده است و هواداران رسانهای، استاندار یا یک مدیر را ناجی استان خواندند و برخی دیگر سلیمانی و دیگر مدیران را دروغگوی اعظم که هر دو به بیراهه رفتهاند.
🔹 برخی از این نگارشها و عدم ثبات در نوشتارهای لمپنها حاصل بازی همان مشاوران و یا افراد دور از مسئولیت است و فعالین مجازی با هر تعداد مخاطب نباید در زمین این افراد و یا دیگر سمتجویان استان بازی نمایند.