سایت خبری ویرا- انتخاب و انتصاب سه معاون استاندار بیشک حاصل تقابل و کشمکش استاندار با نمایندهی حوزهی شمالی استان و نفوذ عادل آذر بود و ترکیب "کرمی، نوذری و درویشی" در سمتهای معاون عمرانی ، سیاسی و اقتصادی از همان ابتدا محل تناقض، اعتراض و اشکال بود و قاسم سلیمانی در انتخابهای خود از تئوری 'سنگ کاغد قیچی' بهره گرفت.
استاندار ایلام در یکی از نشستهای اقتصاد مقاومتی از رویکرد و عملکرد معاونین خود اظهار نارضایتی کرد که این امر شگفتی حاضران را به دنبال داشت و این سخن غیر رسمی از استاندار در حوزهی فعالیت معاونتها که خود را ۹۸ درصد و معاونین را ۲ درصد میداند، تقویت کرد.
بایستی بدون اغماض اذعان داشت که محمدرضا مروارید در کنار خود سه معاون همطراز استاندار داشت و وقتی به او میگفتند که مثلا حسین کلانتری سودای استانداری ایلام را در سر میپروراند در پاسخ میگفت: آیا این خوب نیست که استاندار یک معاون در حد استاندار داشته باشد؟
قیاس عملکردی سه معاون سابق استاندار با سه معاون فعلی قاسم سلیمانی دشتکی هر چند پس از ۱۷ ماه یک قیاس معالفارق میباشد اما مروارید به حدی معاونین خود را مقبول میپنداشت که رفتن وی از استان نتیجهی هزینهای بود که برای آنها پرداخت کرد، مخصوصا برای حشمت عسگری که مخالفین مروراید دلیل تقابل جدی خود را معاون کنونی اقتصادی استانداری سمنان عنوان داشتند و در نتیجهی همان اختلافات امروز جایی ایستادهایم که به جای تعیین شاخص و متر گذاشتن برای عملکرد ۳ معاون استاندار باید قیاسی را داشته باشیم که اهل قیاس نپسندند اما به راستی در یک سال گذشته کدام طرح چشمگیر و قابل عرض در این استان اجرا شده است.؟؟یا در کدام شاخص استان رشد داشته است؟ چه کسی پاسخگوی آیندهی" رها" دختر یازده سالهای است که به عقد مرد ۵۰ ساله درآمد.؟
معاونت عمرانی استاندار که بیشتر وقت خود را در تهران برای گرفتن عکس مجلسی و یادگاری با مدیران پایتختنشین سپری میکند و بیشتر نورچشمی دشتکی در امور عکس است آنهم به واسطهی فامیلی سببی خیلی دور خیلی نزدیک با عادل آذر!
شهرداریها در آستانهی خروج از ساختار اصلی خود هستند و هر روز شاهد اعتراض و تحصن این قشر زحمتکش هستیم و شوراها نیز در برخی مناطق استان شورش را در آوردهاند و به شهرداری در مهران فقط حق امضای برداشت ۱۰۰ هزار تومان را دادند.
تنها معاون غیر بومی استاندار اما آهسته و در سکوت سهمگین حوزهی سیاسی فقط روزگار کسب تجربه را از اردل تا ایلام سپری میکند و عدم آشنایی با حدود مرزی و مسائل سیاسی و عدم شناخت لازم از قبایل استان تنها گوشهای از دلایل روزهی سکوت اجباری این مرد چهارمحالی است.
معاون سیاسی بداند قاچاق دام در استان عامل اصلی گرانی گوشت در ایلام است و کلهپاچه را نیز تهرانیها قاچاق میکنند و گوشت یخزده آمال مردم مرزدار ایلام شده است.
بر این عدم شناخت چلیچه از استان باید انتخاب اسفبار و چرخشی فرمانداران حوزهی جنوب استان را اضافه کنید که لکهی سیاهی در کارنامهی معاون سیاسی به عنوان پیشنهاد دهندهی نامزدهای فرمانداران به استاندار شمرده میشود.
فراموش نکردهایم که روزی در این استان یک بچهمشاور استانی را در مقابل یکدیکر قرار داد و اما معاون امنیتی فقط با او اخم کرد یا نهایتا قهر!
نوذری بر جایگاه و صندلیای تکیه داده است که قرار بود درویشی به واسطهی رفاقت دیرینهاش با دشتکی بر آن جلوس کند اما به دلایلی درویشی سیاسیخوانده یک شبه معاونت اقتصادی شد. درویشی که بخش عظیمی از تورم شدید در استان و وضعیت اسفبار کسب و کارهای استان ایلام نتیجهی همین انتخاب اشتباه او به عنوان معاون اقتصادی است. براستی یک شخص سیاسی کی تواند در تصمیمات مقابلهای با تورم شدید یا بررسی شاخصهای فلاکت و پایین کشیدن آمار بیکاری استان نقشآفرین باشد.؟!
این تئوری نیز مطرح است که بر خلاف این گفتهها استاندار به تنهایی زمام امور استان را در دست گرفته است و اجازهی مشاورت ، مجاورت و ابراز وجود و نشاندادن توانمندی را به معاونین خود نداده است که هر دوی این تصمیمها به صلاح استان نیست و شاید موضوع دیگری در میان است که افکار عمومی محرم آن نبوده است.
در پایان باید گفت که قرائت موجود استاندار و تیم او از توسعه یک قرائت کدخدامنشانه است و سلیمانی قلمرو خود را بر تار عنکبوت بنا نهاده که میبایست وی به جای علاقهی وافر به تصویر و تشریفات، تمرکز خود را بر تغییر در نوع نگاه معاونین خود نسبت به رشد و توسعهی اقتصادی استان معطوف نماید یا خودشان با ۳۵ سال و ۸ ماه خدمت صادقانه ایلام را با زخمهای ناسور رها کند و بازنشسته شود.