سایت خبری ویرا- استان ایلام به واسطهی بافت فرهنگی قبیلهای و خردهفرهنگهایی که در زیربخشهای فرهنگ اجتماعی استان موجود است در تصمیمگیریهای سیاسی بویژه تغییرات مدیریتی با چالش جدی مواجه است و برخی به صورت مستمر از این آب گلآلود دائما در حال ماهیگیری هستند.
دوزیستان سیاسی، کاسبان عزل و نصبها، تشنگان قدرت و عاشقان خدمت، انحصارطلبان سیاسی ، کادوپیچان چاپلوس و بادمجان دورقابچینهای همیشه در صحنه در هنگام صدارت هر استانداری خود را به بدنهی مدیریتی و مشورتی استانداری منگنه و پیوست میکنند و در سایه هم با از میان برداشتن رقبای خود اقدام به حذف نخبگان سیاسی اجتماعی استان مینمایند هم خود و همطیفهای انها به نان و نوایی میرسند.
این افراد به حدی ذینفوذ هستند و در اختلافافکنی به سود همرنگهای خود میکوشند و از چانهی پرسمبهتری برخوردارند که مدیریت ارشد استان و مشاورین آنها را مجاب به پذیرفتن تصمیمات غیر کارشناسی مینمایند و این امر از دیرباز در استان به عنوان یک نفوذ شبکهای و رانتخواهی سیاسی مطرح است.
نه مشخص است اصلاحطلب هستند نه اصولگرا بلکه صرفا دارای نقطهقوت حذف شایستگان و نخبگان و متخصص زیرآبزنی مسئولین سابق و خودشیرینی برای مدیران جدید هستند و در عرصهی مدیریتی استان مادام حضور دارند.
تخریبچیها و منتقدان و پستطلبان دیروز، امروز و پس از سرو صداهای زیاد در سطح عمومی و رسانهای به جایگاهی رسیدهاند و سکوت آنها در نتیجهی فریادهای دیروز و انتقاد از مدیریت سابق است.
متاسفانه هر مقدار میزان تخریب مدیریتهای سابق و اسبق استان و نمایندگان ایلام بیشتر شود سمتهای بهتری به آنها رسید و در نهایت تاسف باید گفت این افراد مقبولتر افتادهاند و این تخریبچیها امروز عهدهدار برخی از مسیولیتها شدهاند یا در استانهی دریافت مسئولیت هستند که این امر نشان از توجه مسئولین ارشد استان و کشور به امر مذموم بداخلاقیهای غیررایج سیاسی با ترویج فرهنگ غلط ریاکاری است.
به عبارتی دیگر کسانی که در تعریف و تمجید از مدیریت ارشد استان کوشیدهاند عهدهدار مسئولیت شدهاند و اشخاصی که در بدو امر و مدتی منتقد سلیمانی دشتکی بودند نیز در مسئولیتهای مدیریتی در سطوح میانی به کار گمارده شدهاند .براستی چرا باید این دو طیف که گهی بر میخ و گهی بر نعل میزنند این گونه در سطح اول تصمیمگیری و تصمیمسازی استان قرار گیرند.
این اشخاص معلومالحال در دورانی که مسئولیت از آن سلب شده بود به حدی مدیریت ارشد فعلی استان را تخریب کردند و از رسانهها درخواست کردند که بر علیه سلیمانی موضعگیری نمایند و مسائل داخلی سازمانها را برملا میکردند که مرغ پخته را به خنده وا میداشت اما امروز همانها با دریافت مسئولیت از طرف دولت در استان روی دیگر سکهی سیاه تعریف را به نمایش گذاشتهاند.!
براستی این استان را چه شده است که ارکان مترنویس سابق ستاد میرزایی پس از آنکه مورد غصب این نمایندهی استان قرار گرفتند یا آبی از وی ایشان را گرم نشد در دستگاه دشتکی ارج و قرب یافتند و اکنون حاجب و همه کارهی این بارگاه شدهاند!!
ایا زمان آن فرا نرسیده است که سلیمانی دشتکی در دوران مدیریتی خود این پنبهزنها را شناسایی نماید و به این تسلسل غلط پایان دهد؟این افراد که اکنون اوضاع بر وفق مراد آنهاست از دشتکی حمایت میکنند و هنگامی که دوران مدیریتیاش به پایان رسید با بولدوزر تخریب از روی وی رد میشوند و این سیکل معیوب متاسفانه در استان همچنان پابرجاست.
براستی کی بساط این فرصتسوزی از دست بوقچیها و لیدرهای جریان پستطلبی استان گرفته میشود و وقت تیم ارشد مدیریتی استان با شناخت کامل از ظرفیتها و نخبگان استان به انتخاب و گزینش افراد مدنظر دست میزند؟