رهآورد دود و درخت
رهاورد دود و درخت (با نگاهی به پتروشیمی ایلام) - سایت خبری ویرا -شمسالدین رستمی- سایت ویرا- شمس الدین رستمی - یکی از پیامدهای توسعه آسیبهای زیست محیطی آن است که...
مقدمه:
محیط زیست درقربانگاه توسعه قرار گرفته و کشور ایران کارنامه خوبی در این زمینه ندارد، سازمان های محیط زیست ومنابع طبیعی بعنوان نهادهای مسیول و ناظر در قبال دغدغه مندی ملی پاسخگوی عملکرد و ایفای نقش خود نیستند، چون در این جنگ نابرابر حاکمیت ها مدافع توسعه هستند و مردم مدافعینمحیط زیست.
توسعه در ایران بعنوان یک نسخه رفع دغدغه اقتصاد، اشتغال و رفاه است لذا ناگزیر از تحمل پیامدهایش هستیم ، اما آنچه در اینمیان نادیده گرفته می شود راهکار اصلی یعنی حفظ نگاه دوسویهبه موضوع است تا در این مسیر شاهد کمترین آسیب زیستمحیطی و بیشترین اقدامات جایگزین باشیم.
مقایسه مراحل توسعه پایدار با وضعیت فعلی دراستان ایلام:
گام اول جانمایی صحیح:
در رویکرد توسعه پایدار جانمایی صحیح صنایع آلاینده، بعنوان مهمترین گام در طرحهای توجیهی، تحت تاثیر دو مولفه “الزامات محیط زیستی” و “زیرساخت های لازم” است، اما تحت شرایط خاص استان ایلام جانمایی اسیر “روابط قدرت، نفوذ مسولان و اقوام” است، دیگر مولفه قدرتمند مبحث “توسعه متوازن” است که نگاهی امنیتی،اجتماعی، سیاسی بر آن حاکم است (عدم تجمیع صنایع در مبحث پدافند غیرعامل، تقسیم اشتغال در مناطق مشمول بیکاری، کنترل بحران های اجتماعی، رفع محرومیت فراگیر) و نه تنها مولفه زیست محیطی اولویت ندارد بلکه مسایلفنی هم نادیده گرفته می شود.
مثال های بارز آن جانمایی کارخانه سیمان، پالایشگاه، پتروشیمیو اخیرا مخازن گازی بانکول می باشد که همگی در بافت جنگلی و همراه با قطع درختان بسیار بوده اند.
گام دوم: نظارت بر عملیات اجرایی:
برخلاف حساسیت زیاد بر نحوه عملیات های رایج، حداقل در ایلام نظارت محسوسی جهت رعایت پیوست زیست محیطی بر عملیات اجرایی احداث پروژه ها و کارخانجات دیده یا گزارش نشده است، گرچه کلام مسولان مربوطه چیز دیگری ست.
گام سوم الزام به اقدامات جبرانی:
یکی از اقدامات جبرانی، مکاف نمودن مجریان پروژه ها مبنی بر کاشت و نگهداری ده نهال بجای قطع هر درخت از همان گونه و در همان منطقه است، بجز همه جا که خبری نیست فقط در کارخانه سیمان چند درخت کاج دیده می شود!
در خصوص همه پروژه ها، دستگاه های ذیربط آگاهانه و ناآگاهانه سکوت نموه اند، نمونه بارز آن خط لوله130 کیلومتریانتقال گاز اتیلن غرب به پتروشیمی ایلام است که باعث قطع صدها درخت بلوط گشت و چیزی جایگزین نشد!
این الزامات طبق سوابق هرگز عملی نمی گردد و یا مبالغی بعنوان غرامت دریافت اما صرف هزینه های جاری دستگاه های ناظر می گردد.
در ادامه همین وضعیت در استان، شاهد آغاز پروژه مخازن گازی بانکول بدون ارزیابی زیست محیطی توسط شرکت مهندسی و توسعه گازکشور هستیم، این پروژه از لحاظ جانمایی بر روی مخازن گازی بانکول واقع شده و در مرحله اجرا آنچنان پر ابهام و بدون نظارت است که به گوش می رسد مجریان آن حتی از دستور دادستان شهرستان مبنی بر عدم انفجار در فصل بهار (موعد زاد و ولد حیوانات) نیز سرپیچی نموده اند!!
تماس مهدی نورمحمدی نماینده طرفداران محیط زیست بانکول با آقای سلاجقه رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور بیانگر سخنان تکراری مسولان ست ” عدم اطلاع و قول پیگیری!“ و این، مشابه نتیجه پیگیری تخریب های تفرجگاه دره ارغوان است، همچنین آقای سلاجقه در جایی دیگر بیان می کند که قبل از پذیرش این مسولیت (بدون درک معذورات و شرایط) با خود می گفتم رییس سازمان محیط زیست باید اعدام گردد!!
اما واقعیت این است که توسعه و بخش صنعت با تمام پیامدهای جانبی ش مساله روز کشور و جامعه است، نیاز به پیشرفت و رونق اقتصادی بر دغدغه های دیگر می چربد، بعنوانمثالی مرتبط و با نگاهی دو سویه به وضعیت و نقش شرکت پتروشیمی در استان ایلام می توان پرداخت:
این شرکت دو دهه قبل در بافتی جنگلی و به مساحت 115 هکتار احداث شده است، با قطع درختان آغاز شده و تخلیه آبهای صنعتی به محیط را نیز دیده ایم، گاه و بیگاه شاهد صحنه ناخوشایند بالا رفتن دودسیاه از میان درختان بلوط هستیم که موجب اعتراض مردم و رسانه هاست.
در واکنش به این گلایه ها، مدیریت این شرکت ضمن پذیرش اصلمساله، فلرینگ را پیامد ناخواسته عملیات های فنی و جزیی از فعالیت صنعت می داند، همچنین در خصوص خروج مایعات از شرکت اقدام به راه اندازی پروژه (ZLD خروج صفر میعانات) جهت تصفیه و بازچرخانی آبها نموده و در اقدامی دیگر جهت تامین آب مصرفی خود از پسآب الوده شهری ایلام استفاده می نماید، اما جهت کاهش یا مرتغع شدن مبحث آلودگی هوا، به مرور زمان و بهینه شدن عملکرد واحد الفین و نیز تامین کامل خوراک در فاز دوم شاهد کاهش هرچه بیشتر در دفعات و مدت فلرینگ خواهیم بود.
مزیت اصلی بزرگترین مجتمع صنعتی غرب کشور اشتغالزایی مستقیم 2000 نفر می باشد، که کمترین نتیجه آن ورود ماهانه ده ها میلیارد تومان به بازار و اقتصاد نحیف استان توسط همین کارکنان می باشد.
پتروشیمی ایلام بنوعی محور صنعتی شدن استان است ، دانشگاه های ایلام رشته های مرتبط را جهت تربیت دانشجویان عرصه صنعت تاسیس نموده اند، سالها کسب تجربه و آموزش کارکنان ماهر نه تنها باعث ارتقا و انتقال آنها به دیگر شرکت های مشابه در کشور شده بلکه توانسته اند انحصار جهانی محصولی چون DMDS را شکسته و تولید داخلی نمایند یا در موردی دیگر اقدام به تولید و استفاده کاتالیست جهت واحد پلی اتیلن سنگین نموده اند، تغییر و تولید گریدهای مختلف پلی اتیلن نیز از دیگر افتخارات سابق است .
این شرکت در آینده نزدیک با راه اندازی واحد پلی پروپیلین وارد فاز جدیدی خواهد شد که به تنهایی می تواند خوراک یک شهرک صنایع زیردستی را در استان تامین نماید که به تبع آن هزاران فرصت شغلی ایجاد خواهد شد.
حرف آخر:
ما بیش از هر چیز نیازمند دید دو سویه و بدون افراط هستیم یعنی نه مانع توسعه شد نه بی تفاوت نسبت به حجم الزامات محیط زیستی، بیان مثالی از دیدگاه افراطی خالی از لطف نیست، در بازدید ماه گذشته دانشجویان، استادی در گزارش خود از دیدن دودسیاه شرکت می نویسد : “… دود سیاه نماد امید! کار و فعالیت! علم!…”، آیا با بزک کردن آلودگی ها راه بجایی می بریم؟! دود سیاه فقط دود سیاه است و رهاورد یک صنعت لازم و پرمنفعت، رهآوردی در نبرد با درخت و طبیعت که با جنگلکاری و دیگر اقدامات مشابه می توان به کمک درخت و تصفیه هوا شتافت.
اگر آلودگی در فهم انسانها نباشد برای رفع آلودگی محیطی راه برای انواع اقدامات جبرانی هست، کافی ست مسولین و رسانه ها پیگیری نمایند، پیوست های فرهنگی در بودجه این شرکت ها می تواند محل تامین منابع انجام این الزامات باشد.
براستی در فرهنگ توسعه برای فرآیند صنعتی شدن بایست یقه چه کسی را برای حفاظت محیط زیست گرفت؟ آیا نمی توان هم محیط زیست را نگه داشت هم توسعه یافت؟ کلید پاسخ در رعایت مراحل توسعه پایدار است.
امید است که در مواجهه با تصویب چنین پروژه هایی ابتدا جانمایی صحیح و سپس نظارت بر حجم تخریب نموده و در نهایت اگر الزامی باشد چه بسا آلودگی ها قابل کنترل و جبران هم هستند، چرا که در نبرد دود و درخت هم محتاج درخت هستیم و هم ناگزیر از تجربه دود سیاه.