توسعه فرهنگی
ویرا- اکبر امیدی* وقتی در نیمه قرن بیستم میلادی حجم گسترده ویرانیهای باقیمانده از جنگ جهانی دوم بر روی دست سیاست گذاران و اندیشمندان جهانی تلنبار شده بود، متفکران برای بازسازی و بهبود زندگی مردم...
ویرا- اکبر امیدی*
وقتی در نیمه قرن بیستم میلادی حجم گسترده ویرانیهای باقیمانده از جنگ جهانی دوم بر روی دست سیاست گذاران و اندیشمندان جهانی تلنبار شده بود، متفکران برای بازسازی و بهبود زندگی مردم کشورهای آسیب دیده به تکاپو افتادند تا اینکه واژه چند بعدی «توسعه» خلق شد. در ابتدا منظور از توسعه همان «رشد اقتصادی» بود. لذا بیشتر کشورها و در رأس آنها کشورهای غربی؛ به بسیج امکانات برای افزایش تولید و رشد اقتصادی روی آوردند. اما خیلی زود و از دهه 1960 بطلان این رویکرد بر همگان آشکار شد. رشد اقتصادی و افزایش تولید نمیتوانست به تنهایی جوابگوی آلام جامعه باشد. اینگونه بود که واژه «توسعه» جایگزین مفهوم رشد اقتصادی گردید. با گذشت زمان و در دهه 1970 نقایص «توسعه» هم آشکار گردید. توسعه تک بعدی از قبیل «توسعه اقتصادی» یا «توسعه نظامی» بدون توجه به مفاهیمی چون «توسعه اجتماعی» یا «توسعه سیاسی» نمیتوانست پیشرفت و بهبود را به ارمغان آورد. در نتیجه از دهه 1980 به بعد واژه «توسعه متوازن» وارد ادبیات توسعه شد. اگرچه «توسعه متوازن» راه را برای گسترش دموکراسی و قانونمداری هموار ساخت؛ اما کماکان مفهوم توسعه متوازن نیز، همه نیازهای جامعه بشری را پوشش نمیداد. بدون توجه به مقولات انسانی که متضمن عدالت و برابری باشد؛ توسعه متوازن سرابی بیش نیست و اینگونه بود که از اواخر قرن بیستم واژه «توسعهی فرهنگی» ابداع شد.
در اینجا ذکر این مهم الزامی است که واژه «توسعهی فرهنگی» متفاوت از واژه «توسعهی فرهنگ» است.
«توسعهی فرهنگ» ناظر بر افزایش کمی زیرساخت ها و شاخصهای مصرف کالای فرهنگی است. همچنین «توسعهی فرهنگ» شامل افزایش کمیت و کیفیت محصولات فرهنگی و زیرساخت های مورد نیاز برای استفاده از کالاهای فرهنگی است. به عنوان مثال افزایش تعداد و کیفیت کتابخانهها، گالریها، سالنهای تئاتر، سالن سینما، سالن موسیقی، آموزشگاههای هنری و غیره در حوزه «توسعهی فرهنگ» قرار دارد.
اما مفهوم «توسعهی فرهنگی» چیز دیگری است. به زبان ساده «توسعهی فرهنگی» به این معنا است که تمامی ابعاد توسعه شامل: توسعهی اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، علمی، تکنولوژیکی و … باید مبتنی بر اصولی باشد که متضمن ایجاد و گسترش عدالت، برابری و احترام متقابل به حقوق فردی و اجتماعی تک تک آحاد جامعه و تمامی انسان های ساکن بر این کره خاکی باشد. در توسعهی فرهنگی بحث بر سر این است که مفهوم توسعه باید بر اساس مؤلفههای فرهنگی باشد. اینکه مؤلفههای فرهنگی کدامها هستند، مبحث طولانی و ادامه داری است که امید است در آینده تعدادی از آنها مورد بررسی قرار گیرد.
اما ذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که ادامه این گفتمان، از ابتدای قرن بیست و یکم منجر به ایجاد واژه جدیدی شد به نام «توسعهی پایدار» که هدف آن لحاظ نمودن سهم نسلهای آتی بشر از منابع طبیعی موجود بر روی کره زمین است.
*جامعه شناس