سیزده ایلامیها چگونه به در میشود
تلخند ویرا- ۱- یه سری از پدرها خورشید نزده میرن و یه جا رو میگیرن و پسر بزرگ خانواده را به عنوان نماینده «بنهمال» در مکان مورد نظر مستقر میکنند تا نکند یکی دیگر به قلمرو آنها تعرض کند! ۲-بعد از...
تلخند ویرا-
۱- یه سری از پدرها خورشید نزده میرن و یه جا رو میگیرن و پسر بزرگ خانواده را به عنوان نماینده «بنهمال» در مکان مورد نظر مستقر میکنند تا نکند یکی دیگر به قلمرو آنها تعرض کند!
۲-بعد از استقرار در مکان مورد نظر و پس از آنکه همه اعضای خانواده به این محل رسیدند اولین چیزی که گفته میشود: جای بهتری نبود بگیری!یا «تفهی جایشه»!
۳-ایلامیها معتقدند هر چی زودتر یعنی صبح زود سیزده رو بهدر کنی نحسی ۱۳ در سال زراعی جدید ازت دور میشه و اگر مثلا بعد از ظهر بخای بری بیرون ۱۳ شما به در نشده و عواقبش پای خودت!
۴-خودرو را تا پای بلوط میآورند و تا قبل از ناهار بیشتر پدرها و پسرها روی زیرانداز دراز میکشند و با این عنوان که دیشب اصلا نخوابیدهاند تا موقع ناهار( معمولا جوجه کباب با پیه یا گوشت قرمز) در انواع پوزیشن میخوابند! مادر و دختر نیز اولین کاری که میکنند تا آرایششون پاک نشده عکس سلفی میگیرند!
۵- برخی هم به «ویلنگ» میروند و به این بهانه که از خانه بیرون آمدهاند و سیزده رو به در کردهاند بر میگردند خونه و ادامه خواب!
۶-این تمام ماجرا نیست و ۱۳ به در آخرین روز از روزهای عید است و متولدان دهه ۵۰ به قبل تبر به دوش از ظهر تا عصر به دنبال جمعاوری هیزم هستند و «بس یه سال هیزم دیارن را مال»!
۷-سیزده برای برخی در ششدار و ارغوان و چغاسبز و پارک کوثر به در نمیشه که ! معتقدند نحسی حداقل تا ۵۰ کیلومتر خارج از شهر رهایمان نمیکند و باید به ولات پدریشان بروند!
۸-این روز با سبزه گرهزدن و خراب کردن کشت و کار مردم بویژه توسط دختران به این بهانه که تا دو هکتار گندم گره نزنم بختم باز نمیشه و ازدواج نمیکنم ادامه داره !
۹-گپ و گُرها معمولا موقع ناهار هست و« دَم درو» آزاد(دروغ ۱۳) و هر کدام در دوران سربازی تو گوش سرهنگ زدن و یا ارشد گروهان بودن و برخی بزرگترها زمینی را در پاسداران مفت فروختهاند!، بیشتر ایلامیها در دوران جنگ در ششدار چادر زدهاند و خاطراتش هر سیزدهبدر تکرار میشود.
۱۰-خواب بعد از ناهار یک اصل جدایی ناپذیری است که کوچک و بزرگ هم ندارد و همه باید پس از ناهار روی شکم بخوابند و از بالا گویی منطقه مینگذاری شده است. پس از آن عصرگاهان شاد و خندان به خانه برمیگردند و پدران جلو آینه از خود به عنوان مرد خانوادهدوست تمجید میکنند.