خانواده های ایرانی میزبان سریالهای کره ای
ویرا - پیمان کمالوندی: دیرگاهی است که سیمای جمهوری اسلامی ایران جولانگاه محصولاتی از سرزمین های آسیای شرقی گشته که در چند سال اخیر روند، افزایش قابل توجهی داشته است . با نگاهی به چند سال...
شاید برای همه نامحسوس و ملموس باشد که با غروب خورشید و تاریکی هوا ، خانواده ها ، به نوعی خود را برای تماشای سریالهایی آماده می کنند که اخیرا توانسته اند قلبهای ایرانیان را تسخیر کند و همراه و همگام به خود، مردمان ایران زمین را با خود به آنسوی مرزهای شرقی آسیا و خصوصا کشور کره بکشاند . آری ! افسانه های سریال شده در حال پخش از صدا و سیما این روزها آنچنان بر فضای شبانه کشورمان حکمرانی می کند که تاکنون مانند و نظیر آن مشاهده نشده است . در واپسین ساعات روز ، افراد خانواده از خرد و کلان گرفته تا پیر و جوان ، خود را برای تماشای شخصیتهایی آماده می کنند که آنچنان که از نام آن پیداست ، افسانه ای بیش نیست و شاید هم تاکنون در سطحی ظاهر نشده که اینچنین ایرانیان را حیران خود کند. همه شاهدیم که افراد خانواده خصوصا دختران و مادران ، سفره ای از جنس شام را با عجله و شتابی تکراری که هر شب شاهد آن هستیم ، پهن کرده و شاید شام خوردن ما ایرانیان و خصوصا ایلامیان که برای نگارنده ملموس تر است ، به دقایقی چند نرسد و با همان شتاب نیز سفره ، جمع می گردد و گیرنده های تلویزیونی هر خانه ای پس از صرف شام از روی فیلم های شرقی تکان نمی خورد تا اینک گه چشمانشان به جمال شخصیت های شرقی دختری نورانی نگردد. شاید همه ما این واقعیت را درک کرده باشیم که در حین پخش این سریالها ، هیچ فردی حق سخن گفتن و بحث پراکنی در مورد مباحث روزمره و حتی مسائل مهم را ندارد تا این فیلمها به پایان برسد.
نمی توان بر این حقیقت خرده گرفت که ایرانیان مجذوب سریالهایی از شرق دور شده اند و اما باید این پدیده را مورد بحث و بررسی قرار داد که چرا ما اینگونه وابسته شده ایم که فیلمها و سریال هایی که با کمترین هنرمندی از سوی شخصیت ها و دست اندکاران ساخت آنان ، آنتن های تلویزیونی مان را به خود مشغول نموده است ، آیا ما در خصوص ساخت و پرداخت فیلمها و سریالهای ایرانی و پارسی درمانده ایم یا اینکه آنا در حدی ظاهر شده اند که در مقابلشان حرفی برای گفتن نداریم. نمی توان از کنار این واقعیت به سادگی گذشت که کودکان سرزمین ما با گرفتن شمشیرهای پلاستیکی و چوبی در دستان خود ف به گونه ای خود را در مقام و منزلت جومونگ قرار می دهند که گویی سالیان سال است به وی میزیستهاند و یا اینکه مادرانم ما آنچنان برای دردسرهاو مصائبی که برای دونگ یی پیش می آید، مضطرب و پریشان می گردند که شاید برای فرزندان خود اینگونه دلسوزی و همدردی و مراقبت ننمایند. به راستی چه شده است که فرهنگی غیر بومی و بیگانه اینچنین بر فرهنگ غنی و دیرینه پارسی و ایرانی غلبه می کند ؟ چرا کسی احساس خطر نمی کند که روزی پیش آید که حتی آداب ، رسوم ، سنن و حتی راه رفتنمان نیز همانند کره ای ها گردد و از فرهنگ ناب و بی نظیر ایرانی اسلامی دور شویم ؟ در این قصد آن نیست که چالشی پیش آید و به گونه ای تلقی گردد که قصد جدال و نبرد در برابر سریالهای شرقی پیش رو قرار گیرد بلکه تلنگری است که در آینده خود را نشان خواهد داد و ما که امروز سعی داریم از تهاجم فرهنگی غرب در امان باشیم . شاید روزی پیش آید که از این فرهنگ و. رسوم شرقی نیز گریزان شویم و آن را مشکل جدی قلمداد کنیم . در تایید این مدعی می توان به جرات گفت که ضربهایی که از سریال دونگ یی و از زبان این دختر شرقی دوبله می گردد ف به همان اندازه جذاب و تحسین برانگیز است که در اشعار و غزلیات حافظ ، سعدی و …. مشاهده می کنیم . سخنانی که از زبان این شخصیت برگوش مخاطبان ایرانی طنین می اندازد که همچون نت های روح نواز موسیقی بر جان و افکار آنان سیطره می گردد.