ریشه تفکر بومی غیربومی کجاست؛ ما را از این نمد کلاهی نیست!
✍️سایت ویرا - فرج‌اله صیدمحمدی- معتقدیم چنانچه یک گزینه غیر ایلامی توانمند و شاخص در تراز ملی همین یکشنبه در وزارت کشور برای ایلام معرفی شود همه برایش هورا می‌کشیم و در فرودگاه این شهر به استقبالش...
اگر به صورت مثال رشیدی کوچی یا آذری جهرمی وزیر جوان و سابق ارتباطات و… برای استانداری ایلام معرفی شوند میزان مخالفت با این گزینه‌ها قطعا با گزینه‌های غیربومی مثل حسن بهرام‌نیا یا مجتبی اعلایی استانداران ادوار تفاوت دارد!
اما آیا این گزینه‌ها به ایلام خواهند آمد؟
ما ایلامی‌ها که فریدون همتی، احمدی، کلانتری، زینی‌وند و گراوند را در دولت روحانی در قامت استاندار معرفی کرده‌ایم هیچ‌کدام نتوانستند استاندار ایلام شوند( چون بومی‌کش هستیم) اما استان‌های دیگر با افتخار میزبانی‌شان کردند و اکنون هر کدام در کشور چهره‌های ملی و صاحب نفوذ و قدرتی هستند و دکتر زینی معاون سیاسی وزارت کشور «وجاخ» و چشم و چراغ وزارت کشور است.
ما که استاندار به این استان‌ها معرفی کرده‌ایم آیا احزاب نداشتند، ستاد انتخابات نداشتند، رسانه نداشتند، نماینده ولی فقیه و مجلس نداشتند؟ داشتند ولی نسبت به ایلام از بیشتر جهات توسعه یافته شده‌اند و وقتی نماینده‌ای را چندین بار به مجلس می‌فرستند یعنی مسیر را پیدا کرده‌اند و به مانند ایلام قبیله‌شان خداوندگارشان نیست!
در همین شهر ایلام از زمان شهرشدن و تمام دوره‌های شورا محله و کوچه‌های اطراف منازل مسکونی اعضای شورای شهر از نظر فضای شهری و خدمت‌رسانی و آسفالت فرق می‌کند با منطقه‌ی دیگر که نماینده‌ای در شورای شهر نداشته است بعد ما انتظار داریم به وفاق استانی برسیم برای گزینه‌ی بومی یا غیر بومی شاخص!؟
اما ما چرا صدای بومی و غیر بومی‌مان بلند است؟جوابش مشخص است!بر اساس شاخص‌های توانمندی که در استانداران ادوار دیده‌ایم غالب غیربومی‌ها صرفا ایلام را محل آزمون و خطای خود یافته‌اند و عملکردشان چنگی به دل نزده است.
ظرفیت نیروی انسانی استان مدیرپرور ایلام که به اذعان مدیران کشوری ایلامی‌ها ذاتا مدیر هستند به یک استاندار تنزل یافته است و اگر در استان گفته می‌شود استاندار بومی انتخاب شود به منزله نفی و رد گزینه‌ی غیربومی شاخص نیست.
مشکل ایلام بیشتر از آنکه بومی و غیر بومی باشد معضل قبیله است؛ و تمام قبایل ایلام می‌خواهند استاندار داشته باشند که این امر شدنی نیست و نمایندگان مجلس هم تحت فشار هستند و قبیله‌شان از آنها نمی‌پذیرند که سرشان بی‌کلاه بماند و البته ما هنوز ملاک‌های انتخاب نماینده را به درستی ندانسته‌ایم.
شاید این رسانه که بومی و غیربومی را تکرار می‌کند هم به نوعی مبلغ قبیله‌گرایی است؛ ما رسانه‌ها در دامان همین استان پرورش یافته‌‌ایم همه صداها را می‌شنویم نمی‌شود یک صدا را نادیده گرفت . رسانه در کنار احزاب، ستاد استانی پزشکیان (تا انتخاب استاندار)، نمایندگان و نخبگان سیاسی تصمیم‌گیر نیستنند اما می‌توانند مسیر تصمیم‌گیری عقلا را تسهیل کنند .
سخن آخر:
نگارنده معقتد است ایلام به دلیل نداشتن عناصر قدرت در سطح ملی به اندازه توانمندی‌ها و ظرفیت‌ها، اگر به دنبال گزینه بومی است بر آن نقدی نیست اما چنانچه گزینه‌های بومی ضعیف هستند باید انتخاب‌ها در مسیر عقلانیت قرار گیرد و یا در ملاک انتخاب‌ها تجدید نظر صورت گیرد.
استان تا مادامی که هر کس از نمد ایل و تبار کلاهی ببافد سرش بی‌کلاه خواهد ماند؛ وفاق ملی را باید از وفاق شهرستانی و بعد استانی شروع کنیم و به تصمیماتی که عقلا و بزرگان این استان گرفته‌اند احترام بگذاریم و شاید گزینه‌های مورد نظر ستاد پرشکیان و نمایندگان با معیارهای ایلیاتی ما به صورت کامل هم‌خوانی نداشته باشند اما همه باید در کنار استاندار جدید ایلام بایستیم و مطالبه‌کنیم؛ کمک کنیم؛ نقدش کنیم و سنگی از سر راهش برداریم.
چنانچه وزارت کشور استانداری که سطحش بسیار پایین‌تر از گزینه‌های بومی توانمند ایلامی باشد را انتخاب کرد، این رسانه تریبون منتقدان و کسانی که وفاق استانی را بر هم زدند نخواهد شد.
https://t.me/weerair
خبر بعدی
